غنی اما نامتجانس! نقدی بر اولین نمایشگاه هنرمندان سبزوار در نگارخانه سپنج

غنی اما نامتجانس! نقدی بر اولین نمایشگاه هنرمندان سبزوار در نگارخانه سپنج

غنی اما نامتجانس!
پس از گذشت حدود دوماه از اولین فراخواننگارخانه سپنج، سرانجام اولین نمایشگاه این نگارخانه هفتم اسفندماه جاری افتتاح گردید. ضمن سپاسگزاری از دوستانی که به هر شکل حمایت خودرا اعلام و بر جنبه های مثبت این نمایشگاه تاکید داشتندلازم است با بررسی فنی تر و نقدی عمیق تر همه ی جنبه های این نمایشگاه را به شلاق نقد بکاویم تا این نهال کوچک بی واهمه از طوفان های ناگزیر بتواند با قدرت بیشتری به رشد خویش ادامه دهد.
در نمایشگاهِ۲۳ نفر از هنرمندان سبزواردر نگارخانه سپنج با مجموعه ای از آثار روبروهستیم که از سویی از وجود رگه هایی غنی در هنر سبزوار خبر می دهد و از سوی دیگر به دلیلِ نداشتنِ موضوعِ واحد، گستره ای وسیع و ناگزیر نامنسجم را به تماشا می گذارد. البته فراخوان به شکل کلی هنرمندانِ همه شاخه های تجسمی را به ارائه آثار خود دعوت کرده بود و نتیجه نیز باید همین می بود.
شاید این اقدام نگارخانه پیمایشی از وضعیت هنرمندان برای تعیین سیاستهای آتی و ایجاد ارتباط با همه ی گروههای هنریسبزوار بود و شاید حرکت نمادینی برای ثبت حضورهمگانی و دموکراتیک همه ی هنرمندان در اولین قدم، به ویژه که دستِ برگزارکنندگان از امکان برگزاری نمایشگاهی فردی نیز خالی نبود و این کار به راحتی ممکن بود.
به هر تقدیر نمایشگاه فاقد یکدستی و موضوع واحد و در نتیجه متنوع و نامنسجم و ناگزیر گسترده و بدون عمق در موضوعی خاص متولد شده است.

در بخش نقاشی با آثاری از نقاشان سبزوار مواجهیم. کاظم خوش صفت، نقاش شناخته شده و رئالیست سبزواری با تابلو   قدیمی و بارها دیده شده بی خانمان شرکت کرده است. فردی جوان تا میان سال در گوشه ی اتاقی محقربرروی فرش مندرسی کز کرد ه و سیگاری دردست دارد، بسته ای سیگار، یک جفت کفش، کیسه ای هیزم و پیتی حلبی با آتش نحیف درونش و یک درپوش بخاری همه ی اشیای صحنه به شمار می روند. نقاش در پی جلبِ همدلیِ بیننده با سوژه اش نیست و تلاش کرده راوی بی غرض صحنه باشد پس به خوبی از رومانتیسم تهدید کننده این گونه سوژه ها برحذرمانده است. گفته شده که مدل این تابلو نیز نقاشی می کند و خوش صفت طی چند جلسه به صورت زنده آن را اجرا کرده است. اجرایی استادانه که کاربرد صفت استاد را برای این نقاش شهرمان ، خوش به جا می نمایاند. تکنیک کاربرد و انتقال رنگ و ضربه های قلم مو و تلطیف خطوط و هارمونی کار و ترکیب بندی عالیست و تنها نقطه ضعف در طراحی و آناتومیِ مدل، عدم تناسب اندام و اندازه های دست و پا و کوچک بودن نیمتنه پایین اوست. به هر حال این کاریست که می توان مدتها به آن نگریست و از اجرای عالی آن درسها گرفت.
در بخش نقاشیهای منظره متاسفانه اغلب باسمه های کپی شده از مقابلمان رژه می روند و هنرِ “کیچ ” تهدیدمان می کند. اگر بنا باشد همه نوع سلیقه و قدرت مالی در نظر گرفته شود شاید بتوانید توجیهی برای حضور این گونه آثار در نمایشگاه بیابید. این کپی ها بجز موارد استثنائی ازاصل ضعیف ترند و مشکلات گوناگون طراحی و تکنیکی دارند. به نظرمی رسدبرگزارکنندگان باید رودربایستی را کنارگذاشته و در آینده فقط به کارهای اصلی هر هنرمند امکان حضور و نمایش دهند. در بخشی دیگر آقای حمید امیری با خلق تابلو نوستالژی و بهره گیری ازپرده های گلدوزی شدهِ قدیمی فضای متفاوت و موفقی آفریده است و آقای صدیقی با خلق تابلو پاییز به راه متفاوت و قابل تقدیری گام نهاده است.

یکی از نقاشان جوان با سه تابلو مدرن کار متفاوتی ارائه کرده است. در این سه تابلو که هم زمان سبک هایی چون امپرسیونیسم، کوبیسم، فوتوریسم و انتزاع هندسی موندریان را یادآور می شوند نقاش سه طبیعت بیجان خلق کرده که به جز یکی بقیه از نظر طرح و هماهنگی اجزا و ارائهِ فرمِ درست اشیا مشکل دارند و از نظر انتخاب و انتقال رنگ ناپخته به نظر می رسند. اما در مجموع ارائه این کارها درست و منطقی است و جای خودرا اگرچه با تزلزل در نمایشگاه یافته است.

اما کشف و ارائه کارهای یک نقاش را می توان به درستی موفقیت بزرگ این نمایشگاه دانست. مرتضی کریمی که کارشناسی ارشد پژوهش هنر را می خواند با تعدادی پرتره و منظره عالی در نمایشگاه حضوریافته است. تابلوهای رنگ و روغنی که توسط مدل زنده یا عکس با طراحی بی نقص و اجرای منسجم و قوی باز آفرینی شده و تعلق خاطر نقاش را به سبک رئالیسم و امپرسیونیسم می نمایاند. تصویر مادر بزرگ نقاش و تابلو سگی که بر رختخوابِ نقاش پوزه اش در سطل ماست پلاستیکی کوچکی گیرافتاده جزو بهترین کارهای نمایشگاه به شمار می روند. به ویژه اجرای تابلو مادربزرگ با ان همه قدرت در انتخاب رنگ و حرکت قلم مو یادآور کارهای نقاش معروف تازه در گذشته انگلیسی لوسین فروید است. تابلوهای کوچکی از مناظر روستایی اطراف سبزوار با طراحی خوب و شناخت رنگ ها ی کم رمق و کم مایه منطقه و قدرت قلم و انرژی فوق العاده امپرسیونیسم حاکم بر آن ها که قطعا در فضای باز و به سرعت کارشده اند نیز از کارهای خوب این نقاش هستند. دو پرتره تمام قد از صادق هدایت و مادربزرگ نقاش با ذغال و کنته و گچ بر روی مقوا اجرا شده اند، در اینجا نیز قدرت کریمی در طراحی و تسلط بر رنگ های محدود و تکنیک هاشورزنی و جسارت بی نظیر او در خلاصه کردن تنالیته ها یادآوری می شوند.کریمی باید بیشتر از پیش کارکند و نگارخانه سپنج به او در ارائه کارهایش یاری رساند.
تابلو بزرگی از کاوه توکلی نقاش و مجسمه ساز تهرانی با رنگ های درخشان قرمز و سیاه و زرد، کودکی بی دست و پا در محاصره حروف انگلیسی را نشان می دهد، اندازه بزرگ تابلو، سبک اکسپرسیونیستی انتزاعیِ محتوا واجرای اکشنِ آن بسیار جلب توجه می کند و نقاش با قدرت به نابسامانی های عینی و ذهنی خود؟ پرداخته  است. توکلی دو مجسمه نیز خلق کرده که در جای خود به آن خواهیم پرداخت.
در همین جا باید به تعدادی تابلو خطاطی از اساتیدسبزوار اشاره کرد که شامل سه تابلو نفیسِ خطِ نسخ و ثلث متعلق به آقای شیرخانی و دو تابلو نقاشی- خطِ جانِ جانان و بویِ بهار به سبکِ سیاه مشق ازآقای طوسی از طرح های قوی و جاندار با رنگ های پرکنتراست و ترکیب بندی جسورانه اشاره کرد، همچنین تابلو خط نستعلیق کار آقای فاضلی و یک تابلو گران قیمت شمسه مذهٌب که با استادی توسط آقای حسینی با گواش و آبرنگ ترسیم شده است.
در بخش عکاسی آثار چهارعکاس سبزواری و یک عکاس تهرانی به چشم می خورد که اغلب در شاخه منظره و پرتره قراردارند. از نظر سوژه عکس هایآقای دهقان پور انسجام مضمونی و تکنیکی بیشتری دارند، او که با تسلط از روش HDR و برهم نهی تنالیته های گوناگون برای غنی تر کردن رنگ ها و کنتراست های کارخود بهره برده کارهای زیبایی آفریده است. تنها پرتره  او از پیرمردی با الاغ و بار هندوانه در شاره یکی از روستاهای سبزوار به صمیمانه ترین و بی واسطه ترین شکل و کاربرد تلفیقی موفق فلاش و نور آزاد، اثری زیبا را به ثبت رسانده است.
پرتره موفق دیگر مربوط به عکاسِ قدیمی سبزوار آقای نعمت الله معینی است که پیرزنی روستایی را در میان دری گشوده نشان می دهد، قاب بندی، کنتراست و رنگ های مناسب برجذابیت این کار افزوده است.
آقای حیطه عکاس سرشناس سبزواری نیز که عکاسی مستند وجهِ اصلی کارش را تشکیل می دهد با عکسی از مجسمه دکتر شریعتی در مزینان همسایگی و تداوم عوامل مادی و فرهنگی جامعه ما را به نمایش می گذارد. این عکس همچنین از جذابیتهای مربوط به فرم نیز مثل کنتراست روشنی و ایستایی مجسمه در عقب کادر با تیرگی و پویایی پیرزن در جلوکادر و حذف تقریبا همه عوامل نامساعد در یک زاویه و ترکیب بندی هوشیارانه بهره برده است. عکس های دیگر این عکاس از کویر، راه، درخت، اتاق نیز از دلبستگی عمیق او به عکاسی مستند از سویی و عکاسی مینیمال از سوی دیگر دارد. او خواهان کشف و بازآفرینی عصاره و جوهره هر پدیده و رویدادی با استفاده از عناصری محدود و پالایش شده است و سخت در این مسیر موفق می نماید.
عکس های محمود امیری عکاس قدیمی سبزوار یکدست نیستند و موضوعات مختلفی را شامل می شوند، او که از نسل عکاسان مستند اجتماعی است در کارهایش به چند تیپ اجتماعی و ارائه چند منظره از ایران و جاهای شناخته شده جهان پرداخته است. بهترین عکس وی پیرمردی روستایی را در مقابل چندگوسفند نشان می دهد که تضاد بین حالت پر انرژی و فعال پیرمرد با سن و موقعیت مکانی ومردم و گوسفندان، قدرت و نشاطی عمیق به آن بخشیده است و می توان آن را عکسی برای تمام فصول دانست.
سه عکس از پایان نامه عکاسی زویا توکلی که با تکنیک فتومونتاژ اجرا شده اند جزو بهترین کارهای نمایشگاه هستند. کشف فرم های جدید از اشیای پیرامون و مونتاژ هنرمندانه ی آن ها در خلق فیگورها و طبیعت بیجان بسیار استادانه و خلاقانه است.
در زمینه حجم و مجسمه  با دو سردیس گچی قالبگیری شده از هادی عارفی مجسمه ساز برجسته شهرمان روبروییم که به نظر می رسد مجسمه محمود دولت آبادی از قدرت بیشتری در طرح و اجرا برخورداراست. وضعیت دست و نحوه ارتباط آن با صورت در مجسمه دکتر علی شریعتی جای کار بیشتری دارد و ای بسا افزودن لبه آستین کت به مجسمه تا اندازه ای تعلیق دست را انسجام بخشد. فقدان بافت ها و خطوط پر انرژی به خاموشی نسبی این دو اثر منجر شده است.

دوکار قلم زنی روی مس از کارهای حجمی و نیم برجسته نمایشگاه هستند که یکی اقتباس از طرح مادام دیالافوا مستشرق فرانسوی از بازار وکیل کرمان در قرن نوزده است و دیگری حرکت ورابطه پرخروش دو اسب را نمایش می دهد. عباس وفایی هنرمند سبزواری و فارغ التحصیل سالهای دور دانشکده هنرهای زیبای تهران که اکنون در گرگان کار و زندگی می کند با قدرت و استادانه این دو اثر زیبا و پرکار را خلق کرده است.

تابلو نیم برجسته دیگری که با استفاده از ورقه های کلفتِ آهنی و تکنیک برشکاری و جوشکاری خلق شده نیمرخ اسبی است که تلاش شده علیرغم مصالح به کاربرده شده واقعگرایانه به نظر برسد و برخی ویژگی ها ی اجرا مثل میله ای که برای پلک چشم استفاده شده یا سرریز مذاب ناشی از برش ورقه ی آهنی بر روی لبه ی یالهای افراشته در باد اسب که از چهارچوب قاب بیرون زده اند، قدرتِ اثرگذاری فوق العاده ای به این تابلو بی نظیر بخشیده اند. 
خانم برزگر خالق این اثر که در دانشگاه نیز تدریس می کند در کار حجمی دیگری که با خمیر کاغذ آفریده و نام آن را رویش نهاده است با استفاده از فرم های رو به گسترش میله ای و کره ای و رنگ های پر کنتراست و پر انرژی با بافت مناسب موفق ترین و یگانه اثر مفهومی نمایشگاه را آفریده است.کاوه توکلی که در بخش نقاشی به یکی از آثار او پرداختیم، همچنین دو سردیس و تندیس چوبی با فرمهای اکسپرسیونیستی و انتزاعی با بهره گیری از بافت چوب کاج و فضای مثبت و منفی به عنوان دو فیگور چشم نواز خلق کرده است. منحنیهای چاندار این حجم ها در تداخل با منحنی های بافت چوب یکدستی و هماهنگی ویژه ای به کار بخشیده است.
آثار سفالگری و لعابِ علی وفایی در محلی که با برگ های سفالینِ ریخته شده برکف نمایشگاه محاصره شده جدا از زیبایی،  تنوعِ اندازه وفرم های ظروف، فضایی صمیمی و مانوس را به نمایشگاه می بخشد. سفالینه هایی با اشکال گاه غیرمتعارف که با چرخ سفالگری یا بادست به صورت فتیله اجرا و پخته شده اند. گاه با بهره گیری از هنر خطاطی تزیین یافته اند و گاه با نیشتر چاقوی سفالگر برشهای زیبا و بی بدیلی را به نمایش می گذارند.

آثار آقای توانایی اما در مرز میان هنر و فن قرارگرفته اند. تراشیدن فرم های زیبا برروی پوسته تخم مرغ یا مغز مداد که گاه مفهومی و گاه دکوراتیو هستند معرفی کارجدیدی در این نمایشگاه است. توانایی که سال هاست به سفالکاری نیز می پردازد و تابلو خشتی- سفالین حروف او نیز در کنار کارهای آقای وفایی دیده می شود هنرمند خودساخته ای است که به ویژه به دنبال روشهای بیانی جدید در هنر است و با جدیت و سماجت این مسیر را دنبال می کند.

و نکات آخر این که: پاسپارتو و قاب بندی کارها، نحوه ی کنارهم گذاشتن آن ها و نورپردازی نمایشگاه قابل قبول است و بجز مورد تداخل  عکسی در بین نقاشی ها هر گروه به طور جداگانه ارائه شده اند. با وجود حذف بسیاری از کارها هنوز هم دیوارها شلوغ و فاصله بین کارها کمتر از حد استاندارد به نظر می رسد. توضیحات راجع به کارها نسبتا کامل و در ارتفاع مناسب قرارگرفته اند. در مورد برگزاری نمایشگاه تبلیغات محیطی محدودی در شهر انجام شده، تعدادی پوستر چاپ و پخش شده و در برخی روزنامه های هفتگی پوستر و خبر افتتاح نمایشگاه منتشر شده است. برخی سایتهای فرهنگی و خبری نیزپوششِ خبریِ مناسبی داشته اند چندین هزار پیامک نیز برپایی نمایشگاه را به اطلاع عموم رسانیده اند، اما شاید به دلیل شرایط خاص شب عید و دلمشغولی های متفاوتِ همگان، فرصت کمتری برای بازدید از نمایشگاه های هنری باقی بماند که تداوم نمایشگاه تا پانزدهم فروردین ماه می تواند تا حدی فرصت های جدیدی برای بازدید فراهم آورد.

باید منتظر ماند و دریافت که آیا سبزوار قدرت پذیرش و حمایت از این گونه اقدامات فرهنگی را داراست یا موسسین باید زمان طولانی تری را صرف فرهنگ سازی و یافتن تدابیر نوین ارتباطی و بازاریابی جهت ارائه و فروشِ آثارِ هنریِ برترِ شهرمان بنمایند. در هر حال امید است اینگونه نمایشگاه ها با فواصل کوتاه تر و کیفیت بهتر و منسجم تری استمرار یابند.

Recent Posts

Leave a Comment

Start typing and press Enter to search

gallery-sepang02004